همیشه به زنم فکر میکنم. هزار بار او را دیدهام و هرگز، حتا یک بار ندیدمش. اگر او را دیدید. اگر توی آینهی خانهتان، وقتی که موهایتان را شانه میکردید زنم را دیدید به او بگویید سالهاست ندیده دوستش دارم. به او بگویید اسب سفیدم را همقبیلهییهایمان دزدیدهاند. میخواهم بداند از همان راهی که منتظر است من با اسب سفیدم از راه برسم، درست از همان راه و جاده که به آن چشم دوخته است من هم سالهاست منتظرم که او پای پیاده تا نیمههای راه بیاید.